زندگینامه امام رضا (ع)
ولادت امام رضا
ولادت امام رضا (علیهالسلام)، بنا به قول مشهور، در ۱۱ ذی القعده سال ۱۴۸ ه ق در مدینه واقع شده است.حرم امام رضا
حضرت علی بن موسی الرضا (علیهالسلام) ملقب به رضا هشتمین امام شیعیان اثنی عشری است. پدر آن حضرت، امام موسی کاظم (علیهالسلام) و مادرش بنا به قول مشهور نجمه کنیز حمیده مادر امام کاظم (علیهالسّلام) میباشد. درباره روز، ماه، سال تولد و همچنین نام مادر آن حضرت اختلاف است، در این مقاله همه نظرات بیان شده و در پایان جمعبندی و قول مشهور ارائه شده است.
۱ – تاریخ ولادت
بنابر آنچه در منابع تاریخی آمده است در روز، ماه و سال تولد حضرت علی بن موسی الرضا (علیهالسّلام) اختلاف است.
۱.۱ – روز
عدهای پنجشنبه و عدهای جمعه را روز تولد امام رضا (علیهالسّلام) میدانند.
۱.۲ – ماه
اربلی (در کشف الغمه) ذی الحجه را ماه تولد امام رضا (علیهالسّلام) میداند. طبرسی (در اعلام الوری)، کفعمی (در مصباح) و شهید (در دروس) ذیقعده را ماه تولد حضرت میدانند و افرادی همچون شیخ صدوق در عیون اخبار الرضا، ربیع الاول را ماه تولد ایشان میدانند.
۱.۳ – سال
در سال تولد امام رضا (علیهالسّلام) افرادی چون کلینی در کافی، طبرسی در اعلام الوری، کفعمی در مصباح، شهید در دروس و شیخ مفید در الارشاد سال ۱۴۸ ه ق. را یعنی همان سال شهادت امام صادق (علیهالسّلام) را سال تولد امام رضا (علیهالسّلام) میدانند.
افرادی همچون حافظ عبدالعزیز و اربلی در کشف الغمه و شیخ صدوق در عیون اخبار الرضا سال ۱۵۳ ه ق. را، که پنج سال پس از رحلت امام صادق (علیهالسّلام) است را سال تولد امام میدانند.[۱] و برخی سال ۱۵۱ ه ق. را سال تولد حضرت میدانند.[۲][۳] ولی بر اساس گفته اکثر مورخان و تقدم افرادی همچون کلینی (م ۳۲۸) و شیخ مفید (م ۴۱۳) شاید بتوان گفت که تاریخ تولد حضرت در سال ۱۴۸ه ق. بوده است.
کسانی که معتقدند که سال تولد حضرت ۱۵۳ ه ق. است،[۴] استناد به روایاتی کردهاند که به گمان ایشان این روایات دلالت میکند بر اینکه حضرت رضا (علیهالسّلام) چند سال پس از امام صادق (علیهالسّلام) متولد شدهاند؛ چرا که حضرت امام صادق (علیهالسّلام) آرزوی دیدار علی بن موسی الرضا (علیهالسّلام) را میکردند. از جمله: «از حضرت موسی بن جعفر (علیهالسّلام) روایت شده که میفرمود:
«شنیدم از پدرم جعفر بن محمد (علیهالسّلام) که مکرر به من میفرمود که عالم آل محمد در صلب تو است و ای کاش من او را درک میکردم. پس بدرستیکه او همنام امیرالمؤمنین علی (علیهالسّلام) است.» [۵]
ولی باید گفت حقیقتا نمیتوان از این روایت و روایاتی مشابه آن ثابت کرد که حضرت امام رضا (علیهالسّلام) پنج سال پس از امام صادق (علیهالسّلام) متولد شدهاند.
۱.۴ – قول مشهور
بنا به قول مشهور، حضرت در ۱۱ ذی القعده سال ۱۴۸ ه ق. در مدینه چشم به جهان گشودند.
۲ – معرفی امام رضا
نام، کنیه، القاب و نقش انگشتری حضرت:
حضرت علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن ابیطالب (علیهالسّلام)، هشتمین امام از دوازده امامی هستند که منصوص از جانب خدا به واسطه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میباشند.
کنیه ایشان ابوالحسن و خواص آن جناب را ابوعلی میگفتند. [۶] القاب ایشان رضا، صابر، زکی، ولی، وفی، سراج الله، نورالهدی، قرة عین المؤمنین، مکیدة الملحدین، کفو، الملک، کافی الخلق، رب السریر میباشد. [۷] در کافی به نقل از یونس آمده است که حضرت فرمود:
«نقش انگشتری من، ما شاء الله لا قوة الا بالله است.» [۸]
و عدهای نقش انگشتری حضرت را حسبی الله ذکر کردهاند. [۹] در عیون اخبار الرضا[۱۰][۱۱] آمده است که بزنطی میگوید:
به حضرت جواد (علیهالسّلام) عرض کردم گروهی از مخالفین شما معتقدند که لقب رضا را مامون به پدر شما داد، چون راضی شد که ولیعهد او باشد. حضرت فرمود:
«به خدا دروغ گفتهاند و کار نابجایی کردهاند. خداوند بزرگ او را رضا نامیده زیرا او مورد رضایت خدا بود در آسمانها و مورد پسند پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و ائمه طاهرین بود در زمین.»
عرض کردم مگر تمام آباء و اجداد شما از ائمه طاهرین (علیهمالسّلام) مورد پسند خداوند و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نبودند، فرمود: «چرا؟»
عرض کردم پس چرا پدرت را بین آنها رضا لقب دادند؟ فرمود:
«چون مخالفین نیز او را چنان پسندیدند که دوستان و موافقین نیز پسندیده بودند. ولی این موفقیت برای هیچ کدام از آباء گرامش دست نداد. به همین جهت در میان ائمه به رضا ملقب شد.» [۱۲]
۳ – مادر امام رضا
در کشف الغمه آمده است که: [۱۳][۱۴] مادر امام رضا (علیهالسّلام) کنیزی بنام خیزران مرسیه بود. بعضی گفتهاند “شقراء نوبیه” که اسمش اروی و لقبش شقراء بود. حافظ عبدالعزیز میگوید: نام مادر امام رضا (علیهالسّلام) “سکینه نوبیه” بود.[۱۵] طبرسی در اعلام الوری مینویسد: مادر ایشان کنیز فرزند داری به نام ام البنین بود که او را “نجمه” میگفتند. بعضی “سکن نوبیه” نیز گفتهاند. [۱۶]
۳.۱ – تکتم
در عیون اخبار الرضا آمده است که: “حمیده مصطفاه” که مادر حضرت موسی بن جعفر (علیهالسّلام) و از بزرگزادگان عجم بود، کنیزی به نام “تکتم”، خرید، که از شایستهترین زنها از نظر دینی و عقل و احترام نسبت به سرور خود “حمیده مصطفاه” محسوب میشد. بهطوری که در تمامی مدتی که در اختیار او بود، به منظور احترام وی در مقابلش ننشست. روزی به فرزندش موسی بن جعفر (علیهالسّلام) فرمود: “تکتم” زنی است که تاکنون از او بهتر ندیدهام. یقین دارم اگر صاحب فرزند شود، نسل پاکی خواهد داشت. او را به تو بخشیدم، قدرش را بدان. وقتی حضرت رضا (علیهالسّلام) از او متولد شد لقب “طاهره” به او داده گفت: حضرت رضا خیلی شیر میخورد و فرزند سالم و فربه بود، “تکتم” گفت یک زن شیرده برایم پیدا کنید، گفتند شیرت کم شده؟ گفت: دروغ نمیگویم، کم نشده! ولی دعاها و نمازهایی که میخواندم، از هنگام ولادت او کم شده است. برخی قائلند دلیل اینکه نام مادر حضرت رضا (علیهالسّلام) تکتم بود، این شعر است که آن جناب را مدح میکند:
الا ان خیر الناس نفسا و والدا • و رهطا و اجدادا علی المعظم
اتتنا به للعلم والحلم ثامنا • اماما یؤدی حجة الله تکتم
[۱۷]
۳.۲ – نجمه
در عیون اخبار الرضا آمده است که: علی بن میثم از پدر خود نقل کرده که وقتی حمیده مادر موسی بن جعفر (علیهالسّلام) مادر حضرت رضا (علیهالسّلام) (نجمه) را خرید، گفت: در خواب پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را دیدم، فرمود: «حمیده، این نجمه متعلق به فرزند موسی بن جعفر (علیهالسّلام) است، زیرا برایش از او فرزندی که بهترین فرد روی زمین است، متولد خواهد شد.»
لذا حمیده، نجمه را به موسی بن جعفر (علیهالسّلام) بخشید. پس از تولد حضرت رضا (علیهالسّلام) او را طاهره نامید. او چند اسم داشت، نجمه، اروی، سکن، سمانه، تکتم….. و نیز در عیون اخبار الرضا به نقل از هشام بن احمد آمده است که امام موسی بن جعفر (علیهالسّلام) به من فرمود:
«آیا نفهمیدی بردهفروشی از مغرب آمده باشد؟» گفتم نه، فرمود: «چرا، یک نفر آمده، حرکت کن با هم برویم پیش او» هر دو سوار بر مرکب شدیم رفتیم، دیدم مردی با چند برده از مغرب آمده است. فرمود: «کنیزهای خود را نشان بده» نه کنیز نشان داد. ولی موسی بن جعفر (علیهالسّلام) هیچ کدام را نخواستند و فرمودند: «باز هم بیاور» گفت دیگر کنیزی نمانده. حضرت فرمود: «چرا هنوز هست» آن مرد گفت نه بخدا، فقط کنیز مریضی دارم. حضرت فرمود: «چه میشود، آنرا هم نشان بده» مرد امتناع کرد از نشان دادن، پس حضرت بازگشتند. فردا صبح مرا پیش او فرستاد، فرمود: «به او بگو آن کنیز را به چند میخواهی بفروشی؟ او خواهد گفت به فلان مبلغ، بگو خریدم» پیغام را رساندم، گفت از فلان مبلغ کمتر نمیدهم. گفتم من بهمان مبلغ از تو خریدم. او هم قبول کرد و میگفت آن مردی که دیروز با تو بود کیست؟ گفتم مردی از بنی هاشم…. سپس گفت من داستان این کنیز را برایت نقل میکنم! او را از انتهای مغرب خریدم. زنی از اهل کتاب مرا دید. گفت: این چه کنیزی است همراه تو؟ گفتم او را برای خودم خریدهام. گفت چنین کنیزی شایسته نیست، نزد چون تو باشد. او باید نزد بهترین فرد روی زمین باشد. بزودی فرزندی از او متولد خواهد شد که شرق و غرب تابع او میشوند. گفت کنیز را نزد موسی بن جعفر (علیهالسّلام) آوردم. چیزی نگذشت که حضرت رضا از او متولد شد. [۱۸]
از نجمه، مادر حضرت رضا (علیهالسّلام) نقل شده وقتی حامله به حضرت رضا (علیهالسّلام) شده بودم، سنگینی حمل را احساس نمیکردم و در خواب صدای تسبیح و تهلیل و تمجید از شکم خود میشنیدم که باعث هول و هراس من میشد. همینکه بیدار میشدم، چیزی نمیشنیدم. همینکه حضرت متولد شد، روی زمین افتاد دست بر زمین گذاشت و سر به آسمان بلند کرده لبهایش را حرکت میداد. مثل اینکه چیزی میگوید. پدرش موسی بن جعفر (علیهالسّلام) وارد شد گفت:
«گوارا باد تو را نجمه، این لطفی که خدا به تو فرمود.»
او را در پارچه سفیدی پیچیده به آن جناب دادم. در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت، آب فرات خواست و کامش را با آب فرات برداشت، بعد به من برگردانید. فرمود: «بگیر این بقیة الله است در روی زمین.»[۱۹]
۴ – امامت امام رضا
نصوص پیرامون امامت امام رضا (علیهالسّلام) و برخورد اصحاب با این مسئله:
حضرت امام رضا (علیهالسّلام) در سال ۱۸۳ ه ق. پس از شهادت پدر بزرگوارشان موسی بن جعفر (علیهالسّلام) درسن ۳۵ سالگی به امامت رسیدند. از آنجایی که مساله امامت در اواخر زندگی موسی بن جعفر (علیهالسّلام) بسیار پیچیده و سخت بود، اما بیشتر اصحاب امام کاظم (علیهالسّلام) جانشینی امام رضا (علیهالسّلام) را از طرف آن حضرت پذیرفتند. شیخ مفید نام دوازده تن از این صحابه را که روایاتی در موضوع تعیین امام رضا (علیهالسّلام) به جانشینی پدر بزرگوار نقل کردهاند، ذکر میکند که مهمترین آنها: داود بن کثیر رقی، محمد بن اسحاق بن عمار، علی بن یقطین، و محمد بن سنان میباشد.[۲۰] [۲۱]
نصر بن قابوس میگوید: به ابوابراهیم (موسی بن جعفر (علیهالسلام)) عرض کردم: من از پدر شما درباره جانشین سئوال کردم، شما را معرفی فرمود. پس به عرض آن حضرت رساندم که وقتی حضرت صادق (علیهالسّلام) به شهادت رسید، میان مردم اختلاف افتاد (ذهب الناس یمینا و شمالا)، من و دوستانم شما را برگزیدیم، اینک ما را مطلع فرمایید که چه کسی جانشین شما خواهد بود؟ امام (علیهالسّلام) فرزند خود علی را معرفی کرد.[۲۲]
۵ – فرزندان امام رضا
[ویرایش]
مورخان در اینکه از امام رضا (علیهالسّلام) یک فرزند یا فرزندان بیشتری باقی مانده اختلاف دارند. قول مشهور این است که آن حضرت تنها یک فرزند به نام محمد داشتهاند…[۲۳]
ابن شهر آشوب به نقل از محمد بن طلحه میگوید: اولاد حضرت رضا (علیهالسّلام) شش نفر بودند. پنج پسر و یک دختر و اسامی فرزندانش، محمد قانع، حسن، جعفر، ابراهیم، حسین و عایشه بود.[۲۴]
از دلائل الحمیری است که حنان بن سدیر گفت: به حضرت رضا (علیهالسّلام) عرض کردم ممکن است امام فرزند نداشته باشد. فرمود:
«برای من جز یک فرزند متولد نخواهد شد، ولی از نسل او گروه زیادی بوجود میآیند.» [۲۵][۲۶]
ابن خشاب (م ۵۶۷ ق) گفت: متولد شد برای حضرت پنج پسر و یک دختر، اسم پسرهای ایشان محمد امام ابوجعفر ثانی، ابومحمد حسن، جعفر و ابراهیم و حسین و نام دختر ایشان عایشه بود.[۲۷] [۲۸]
ولی در العدد القویه آمده است که برای حضرت دو پسر بود؛ یکی محمد و دیگری موسی.[۲۹] شاید بتوان این روایت را با استناد به روایت قرب الاسناد تایید کرد. چرا که در قرب الاسناد آمده است که بزنطی به امام رضا (علیهالسّلام) گفت: من سالها از شما درباره خلیفه بعد از شما از شما سئوال میکردم و شما میگفتید: فرزندم و در آن روزها برای شما بیش از یک فرزند نبود، ولی امروز که خداوند به شما دو فرزند داده کدام یک جانشین شما است. [۳۰] و نیز در کتاب عیون اخبار الرضا آمده است که برای حضرت دختری بنام فاطمه بوده است.[۳۱] در اعلام الوری و مناقب ابن شهرآشوب آمده است که برای حضرت رضا (علیهالسّلام) یک فرزند بود بنام محمد بن علی جواد و ایشان دیگر فرزندی نداشتند.
رافعی مینویسد: مشهور است که علی بن موسی الرضا (علیهالسّلام) در سفری به قزوین تشریف آورده و در خانه داود بن سلیمان غازی مخفی شده است. چنانکه اسحاق بن محمد و علی بن مهرویه در نوشتهای از طریق همین داود از امام نقل کردهاند که فرزندی از آن حضرت که دو سال یا کمتر داشته در قزوین مدفون شده است. [۳۲][۳۳] این همان امامزاده حسین است که اکنون در قزوین وجود دارد. به احتمال این مسافرت در سال ۱۹۳ ه ق. مقارن با مرگ هارون الرشید صورت گرفته است.[۳۴] [۳۵]
۶ – پانویس
۱. ↑ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۹، ص۲-۱۱.
۲. ↑ عاملی، سيد جعفر مرتضى، ترجمه زندگانی سیاسی امام رضا (علیهالسّلام)، تیرماه ۱۳۶۵.
۳. ↑ عاملی، سید جعفر مرتضی، الحیاة السیاسیة للامام الرضا (ع)، ج۱، ص۱۴۰.
۴. ↑ مظلومی، رجبعلی، ارمغان مور.
۵. ↑ قمی، شیخ عباس، منتهی الامال، ج۲، ص۳۳۳.
۶. ↑ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۹، ص۱۰.
۷. ↑ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۹، ص۱۰، به نقل از مناقب.
۸. ↑ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۹، ص۲.
۹. ↑ عاملی، جعفر مرتضی، ترجمه زندگانی سیاسی امام رضا (علیهالسّلام).
۱۰. ↑ صدوق، محمد بن یعقوب، عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۲۲.
۱۱. ↑ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۹، ص۴.
۱۲. ↑ مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج۴۹، ص۴، ط مؤسسة الوفاء.
۱۳. ↑ اربلی، ابن ابی الفتح، کشف الغمه، ج۳، ص۱۳۷.
۱۴. ↑ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۹، ص۳.
۱۵. ↑ مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج۴۹، ص۳.
۱۶. ↑ مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج۴۹، ص۳.
۱۷. ↑ مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، ج۴۹، ص۵.
۱۸. ↑ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۹، ص۷.
۱۹. ↑ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۹، ص۹.
۲۰. ↑ شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۳۰۴.
۲۱. ↑ جعفریان، رسول، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، ص۴۲۷.
۲۲. ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۳۱۳.
۲۳. ↑ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ج۳، ص۴۷۶.
۲۴. ↑ امین، سید محسن، أعیان الشیعة، ج۲، ص۱۳.
۲۵. ↑ محدث اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، ج۲، ص۸۲۲.
۲۶. ↑ محدث اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، ج۳، ص۹۵.
۲۷. ↑ المصدر، ج۳، ص۱۳۶.
۲۸. ↑ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۴۹، ص۲۲۲.
۲۹. ↑ حلی، علی بن یوسف، العدد القویه، ج۱، ص۲۹۴.
۳۰. ↑ فضل الله، محمدجواد، الامام الرضا، تاریخ و دراسة، قم، تاریخ نشر ۱۳۶۲.
۳۱. ↑ فضل الله، محمدجواد، الامام الرضا، تاریخ و دراسة، قم، تاریخ نشر ۱۳۶۲.
۳۲. ↑ جعفریان، رسول، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، ص۴۲۶، به نقل از التدوین فی اخبار قزوین.
۳۳. ↑ رافعی، عبدالکریم، التدوین فی اخبار قزوین، ج۳، ص۴۲۸.
۳۴. ↑ جعفریان، رسول، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، ص۴۲۶، به نقل از حیات الامام الرضا (علیهالسّلام).
۳۵. ↑ عاملی، سید جعفر مرتضی، حیاة الامام الرضا (علیهالسّلام) ص۲۲۵.